مخالفت احزاب اصلاحطلب با رادیکالهای هیئترئیسه
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۹۱۴۰۷
عضو فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس دهم میگوید: اصلاحطلبان دچار دو دستگی غیر قابل جمع شدهاند.
به گزارش مشرق، یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: بخشهایی از نیروهای تندروی اصولگرا میخواهند اصلاحطلبان به سمت تحریم بروند تا برای همیشه با آنها تسویهحساب سیاسی انجام شود و حاکمیت برای همیشه با اصلاحطلبان خداحافظی کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدعلی وکیلی، فعال سیاسی اصلاحطلب به «نامهنیوز» گفت: «اصلاحطلبان دارای تکثری غیر قابل جمعاند. کف و سقف اصلاحطلبی چنان دچار اختلاف است که زیر یک سقف و تحت یک عنوان جمع نمیشوند؛ مگر آنکه در قالب لیدری کاریزماتیک که بتواند ائتلافی به وجود بیاورد. حالا باید بگوییم کدام اصلاحطلبان؟ رادیکالها یا میانهروها؟
رادیکالها در سال۹۸ همین موضع کنونی را داشتند و حرفهایشان خیلی هم پر سروصدا است اما نمیشود گفت حرفهای آنها موضع همه اصلاحطلبان است. گرچه اکنون سخن هیئترئیسه جبهه اصلاحات همین است، اما اعضای جبهه، مسیر دیگری را طی میکنند؛ از جمله حزب اعتماد ملی، حزب مردمسالاری، حزب کارگزاران و حزب نداری ایرانیان که بیانیه دادهاند و از اعضایشان خواستهاند در انتخابات فعال باشند. در مجموع نمیشود گفت کدام یک از این طیفها، اصلاحطلبان را نمایندگی میکنند».
او ادامه داد: «در دو طیف مذکور دو مشکل مشترک وجود دارد؛ نخست آنکه پایگاه کنشگران سیاسی اصلاحطلب ضعیف شده است و بخشی از مخاطبان اصلاحات از هر دو طیف عبور کردهاند و فعلا انتخابات در اولویتشان نیست. مشکل بعدی رویکرد حاکمیت در قبال انتخابات است.
عجیب است که حاکمیت بهانه به دست گروه رادیکال اصلاحطلب میدهد و به رغم اینکه توجه طیف میانهروی اصلاحات به صندوقهای رأی است و میخواهند در منظومه جمهوری اسلامی فعالیت کنند اما از سوی حاکمیت هیچ پالس مثبتی دریافت نمیکنند و انتخابات گویا قرار است در فضایی بسته شکل بگیرد. به نوعی میشود طیفهایی تندرو از اصولگرایان بدشان نمیآید جریانی رادیکال از اصلاحطلبان به سمت تحریم بروند زیرا نان خود را در تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان میجویند. یا اصولگرایان تندرو کاسبان تحریم انتخابات هستند و اتفاقا خوشحال میشوند که اصلاحطلبان به سمت تحریم بروند».
این فعال اصلاحطلب همچنین بیان کرد: «آقای خاتمی همچنان تنها شانس ایجاد ائتلاف میان دو طیف مذکور اصلاحات است. محتوای سخنان اخیر او همانی است که اصلاحطلبان میانهرو میگویند اما در شروطی که ذکر میکند میخواهد دغدغه اصلاحطلبان حداکثری را هم تأمین کند. به نفع همه اصلاحطلبان است که آقای خاتمی در هیچ یک از این دو طیف تعریف نشود و فرای اینها باشد.».
وکیلی گفت: «متأسفانه بخشهایی از نیروهای تندروی اصولگرا میخواهند اصلاحطلبان به سمت تحریم بروند تا برای همیشه با آنها تسویه حساب سیاسی انجام شود و حاکمیت برای همیشه با اصلاحطلبان خداحافظی کند. من توصیه میکنم که اصلاحطلبان واقعگرا و آیندهنگر با دعوت به مشارکت در انتخابات و البته تأثیرگذاری در انتخابات مانع تحقق این امر شوند».
اظهارات وکیلی در حالی است که خاتمی مدتهاست عملا به افراطیون مدعی اصلاحطلبی بیگاری میدهد و از رفتار مبتنی بر اصلاحطلبی خارج شده و به مهره پیاده اپوزیسیون تبدیل شده است. او همچنین با حمایت از آشوبافکنی سال ۸۸ علیه جمهوریت و اسلامیت، نشان داد که از مدار مردمسالاری و انتخابات خارج شده است.
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت روزنامه کیهان جبهه اصلاحات اصلاح طلبان خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت برای همیشه اصلاح طلب دو طیف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۹۱۴۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!
منبع: جوان
انتهای پیام/